استاندار فارس بخواند! گردابی که عمق تفکر را می‌بلعد!

علی غلامی؛ کارشناس ارشد مدیریت منابع انسانی در یادداشتی که در اختیار گنجینه فارس قرار داده است، به تحلیل کوتاه و راهبردی بر وضعیت مدیریت دولتی در استان فارس همراه با ارائه خط و مشی ترمیمی .پرداخته است. 

در این یادداشت آمده است:

وقتی بحران‌ها به‌تدریج در حوزه‌های مختلف یک جامعه یا سیستم ظاهر می‌شوند و به جای حل ریشه‌ای، پشت سر هم بروز می‌کنند، فرآیند خطرناک انباشت بحران شکل می‌گیرد؛ وضعیتی که مدیریت را در معرض آزمونی جدی قرار می‌دهد.

در چنین وضعیتی که یک جامعه وارد مرحله انباشت بحران شده است، نخستین قربانی آن هدایت فکری مدیران است.

در چنین شرایطی، حتی مدیران توانمند نیز به جای تمرکز بر تحلیل‌های سیستمی و تصمیم‌گیری راهبردی، گرفتار واکنش‌های فوری و مدیریت واکنشی و مقابله ای می‌شوند.

این تغییر جهت ذهنی محصول فشار مداوم بحران‌های انباشته است که فرصت تعمق و سنجش بلندمدت را از تصمیم‌گیران می‌گیرد.

اینجاست که یک استاندار با توان بالای سیاسی و مدیریتی به ناگاه آچمز شده و با موجی از نقدهای پراکنده و بی‌نظم مواجه می‌شود!

مدیریت در این فضا به جای راهبردی بودن، صرفاً به خاموش کردن شعله‌های مقطعی می‌پردازد.

اگر در یک گذار ده‌ساله نتوان حتی پنج بحران اصلی را نام برد که در آستانه هشدار بوده و طی این مدت به‌طور ریشه‌ای حل شده باشند، این نه‌تنها نشانه ناکارآمدی ساختاری مدیریت دولتی ست، بلکه بیانگر فقدان یک ستون اصلی در تعقل سیستماتیک در بستر مدیریت دولتی ست که میتوان آنرا هدایت فکری پایدار مدیران در طول بحران نامید!

وقتی این ستون وجود نداشته باشد، تصمیم‌ها بیشتر تابع فشار زمان و شدت بحران می‌شوند تا تحلیل عمیق و دورنگرانه و ریشه درد اینجاست!

در طول دهه ها بحران‌های حل‌نشده به‌صورت لایه‌لایه انباشته شده اند و اثرات تخریبی‌شان هم‌افزایی می‌کند.

روشن است که میراث بانی بحران چیزی جز رکود تصمیم گیری ندارد و این چرخه معیوب، بسادگی مدیران را به واکنش‌های کوتاه‌مدت محدود می‌کند و مانع از ظهور اندیشه راهبردی و بلندمدت در سیستم ها می‌شود.

برای عبور از این وضعیت، پیش از هر چیز باید خط هدایت فکری مدیران در بحران ترمیم شود.

این به معنای ایجاد فضای تصمیم‌گیری‌ خواهد بود که اولویتش را به ریشه‌یابی، تحلیل پیوستگی بحران‌ها و طراحی مسیر حل بلندمدت داده ایم.

پس از آن، لازم است روند تولید و انباشت بحران مهار شود و بحران‌ها بر اساس اثر شبکه‌ای‌ که دارند اولویت‌بندی گردند و مدیریت دولتی را از این گیجی تثبیت شده در فهم پیچیدگی بخرانها به مسیر صحیح معادله سازی هدایت کرد.

در وضعیت کنونی منابع محدود باید صرف حل معدودی از بحران های کلیدی شود که بتوانند به‌طور همزمان گره چندین مسئله را بگشایند و بی قید و شرط باید ذهنیت فعلی توزیع منابع را منسوخ نامید و به منطق محاسباتی بیان شده پناه برد.

در نهایت، اصلاح ساختارها، قوانین و رویه‌هایی که بحران را بازتولید می‌کنند، شرط بقا و موفقیت است.

جناب دکتر امیری ؛ استاتدار محترم استان فارس بدانید که بدون ترمیم هدایت فکری و اصلاح ساختارهای مدیریتی، نه‌تنها بحران‌ها پابرجا خواهند ماند، بلکه عمق و پیچیدگی‌شان افزایش می‌یابد و مدیریت به تکرار ناکارآمدی‌های گذشته محکوم خواهد بود.